مجله سبک زندگی؛ وقتی موضوع را با وی در میان گذاشتم یکی از بدترین رفتارهایی که تاکنون از وی دیده بودم را به نمایش گذاشت و دعوای سختی کردیم. بعد از ساعتها دعوا و جدل، قول داد که دست از این عادت زشتش بردارد، اما بعدا فهمیدم که دارد مرا فریب میدهد!
پس احساس مسئولیت یک شوهر در قبال همسر و فرزندش چه میشود؟به من گفت به خاطر اینکه من هیچ وقت رابطه زناشویی با وی را دوست نداشتم رو به تماشای این نوع فیلمها آورده است، اما دروغ میگوید ما قبل از اینکه فرزندمان بدنیا بیاید ، رابطه زناشویی خوبی داشتیم اما به نظر میرسد این جور رابطهها همسر من را ارضا نمیکند. متاسفانه مدتی است که تماشای فیلمهای پورنو بیشتر شده است درحالی که حتی جوامع غربی که تا چندی پیش، تماشای این فیلمها را نهتنها بیضرر، بلکه از بعضی جنبهها مفید میدانستند، اکنون به این نتیجه رسیدهاند که تاثیرات مخرب این فیلمها تاحدی است که باید در زمینه عدم گرایش به آنها، خصوصا در سنین نوجوانی، فرهنگسازی و اقدام قانونی کنند.
شاید عجیب باشد ولی ریشه بسیاری از مشکلات زناشویی تماشای همین فیلمهای پورنو است؛ زنان زیادی هستند که با ناامیدی تلاش میکنند زندگیشان را حفظ کنند ولی نمیدانند چطور باید این کار را بکنند درحالی که همسرشان نسبت به آنها کاملا سرد است یا در رابطه زناشویی توقعات غیرمنطقی دارد، هیچوقت از او راضی نیست و او را کسلکننده و بدون جذابیت میداند.
تماشای فیلم های پورنو می تواند اثرات بسیار جبران ناپذیری بر زندگی زناشویی همسران بگذارد. به هرحال بسیاری از این تبعات منفی برای هر دو گروه زنان و مردان یکسان است. این اثرات عبارتند از:
یافتههای روان شناسان نشان میدهند که خاطرات تجربههایی که به هنگام تحریکات احساسی (مثل تحریک جنسی) رخ میدهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز مینشینند و پاک کردن آنها دشوار است. این فرض میتواند تا حدودی اثر اعتیاد به هرزهنگاری و هرزهبینی را توصیف کند. خاطرات نیرومند تحریکات جنسی از تجربههای گذشته، خودشان را در صحنه مغز حفظ میکنند و مرتباً به ذهن خطور میکنند و فرد را از لحاظ شهوانی تحریک میکنند. اگر او به هنگام این تخیلات، استمنا کند، باعث تقویت پیوند بین تحریک جنسی و اوج لذت جنسی میشود که همراه با منظره ویژه یا تکرار پیدرپی آن صحنه در ذهن خواهد بود.
برخی از جامعهشناسان آلمانی ادعا میکنند که «عادت بیمارگونه دیدن عکس یا فیلمهای پورنو (سکسی)» بر رفتارها و برخوردهای جنسی «معتادان پورنو» تأثیر منفی دارد. تا جایی که این بیماران، از انجام سکس عادی و عشقورزی لذتی نمیبرند. کاربرانی که داوطلبانه برای ترک اعتیاد خود به روانکاو مراجعه کردهاند، اعتراف میکنند که «دیدن پورنو، به بخش جداییناپذیر ارضای جنسی آنان تبدیل شده است» و آنان نمیتوانند بر «وسوسه و نیاز» دیدن این تصاویر غلبه کنند. بسیاری از زوجهای جوان در زمان ازدواجشان هردو باکره (بدون تجربه جنسی) بودهاند ولی رابطه زناشوییشان تنها به دوران ماه عسل محدود بوده و پس از آن فقط هر یکی دو ماه یکبار (آن هم با اصرار زن) رابطه داشتهاند و دلیلش را عدم تمایل میدانند. از مردانی که دوران بلوغشان را با فیلمهای پورنو میگذرانند انتظاری جز این نمیرود.
فیلمهای پورنو مرکز مربوط به هیجان جنسی را در مغز فعال میکند. وقتی به ارگاسم منجر شود، یک واکنش شیمیایی اتفاق میافتد و انتقال دهنده های عصبی آزاد میشوند. بیننده با تکرار این عمل، درواقع به مغزش آموزش میدهد که تنها زمانی فرمان تحریک جنسی بدهد که محرکش یک تصویر، ایده یا ویدئو باشد نه همسر فرد. حال آنکه اگر تا زمان ازدواج صبر کند، تمام این اتفاقات شیمیایی و هورمونی با همسرش برایش رخ میدهد و در نتیجه او از نظر احساسی و جنسی کاملا به همسر وابسته میشود. البته ممکن است بعضیها بهرغم تماشای این فیلمها، بتوانند با همسرشان رابطه داشته باشند ولی آن لذت و هیجانی که باید را تجربه نمیکنند و شاید نتوانند طعم یک رابطه موفق را بچشند.
کسی که لذت جنسی را با دیدن فیلم تجربه میکند، دیگر لازم نیست تلاش کند تا کسی را سر شوق بیاورد یا اصلا وظیفهای نسبت به کسی احساس کند. بسیاری از این گروه از مردان، ادعا میکنند همسرشان آنها را تحریک نمیکند به همین دلیل به او گرایش ندارند، درحالی که متوجه نیستند برای اینکه همسرشان بتواند به درستی نقش محرک را بازی کند، آنها هم باید کارهایی انجام دهند. رابطه این افراد همیشه یک طرفه بوده چون هرگز مجبور نبوده اند کسی را راضی کنند بنابراین درک نمیکنند رابطه زناشویی یک عمل کاملا دوطرفه است که آنها هم در مقابل وظیفه دارند موجبات هیجان و لذت طرف مقابل را فراهم کنند.
رابطه جنسی به خودیخود تاحدی مستعد خشونت، بیعاطفگی و جبر است، پس در رابطه زناشویی داشتن رفتار ملاطفتآمیز بسیار مهم است اما از آنجا که فیلمهای مستهجن اغلب خشن هستند، کاربران این فیلمها، ابراز محبت حین رابطه را بلد نیستند؛ مغز آنها عادت کرده به اینکه لازم نیست برای تحریک کردن همسرشان تلاش و ابراز محبت کند. برای این افراد رابطه جنسی امری کاملا جدا از احساسات عاطفی و مهرورزی است.
تماشای فیلمهای جنسی با توجه به رفتارهای اغراقآمیز بازیگران کمکم باعث میشود زوجین درباره طبیعیبودن عملکرد جنسی خود دچار تردید شوند و خود را بسیار ضعیفتر از آنچه هستند، بپندارند و از روابط زناشویی بیش از گذشته فاصله بگیرند.
به دنبال مشاهده اینگونه فیلمها، افراد مجرد در آینده به مقایسه آنچه در فیلم دیدهاند و آنچه از همسر خود سراغ دارند می پردازند جذابیتهای اغراقآمیز و تصنعی چنین فیلمهایی گاهی باعث میشود جذابیتهای همسر، کمرنگ شده و یا آنکه نقایص و کمبودها و ضعفهای احتمالی خود و همسر خویش در ذهن فرد برجسته شده ، چه بسا با تشدید بیمیلی جنسی همسر، میزان فعالیت جنسی زوجین از مقدار فعلی نیز کمتر شود.
برخی رفتارهای بازیگران این فیلمها با وجود جذابیتهای بصری، گاه بسیار دردناک و آسیبزننده است و زوجین ناآگاه که سعی در تقلید از آن دارند، موجب بیرغبتی همسر به روابط زناشویی میشود.
هرچند در ابتدای امر زوجین با قصد بهبود روابط فیمابین به تماشای چنین فیلمهایی مینشینند اما در ادامه، یکی از زوجین یا هر دو متوجه میشوند که اگر در گذشته وقتی را برای با هم بودن صرف میکردند اکنون همه یا بخشی از آن وقت را برای دیدن انواع و اقسام فیلمهای مستهجن پر میکنند و به این ترتیب، فیلمهایی که قرار بود باعث نزدیکی بیشتر زوجین به یکدیگر شود اکنون عاملی برای فاصله بیشتر آنها از یکدیگر شده است.
شما ساعتهای طولانی را دور از خانه گذراندهاید. وقتی به خانه برمیگردید افراد خانواده نیاز دارند با شما ارتباط برقرار کنند، ساعتهاست که آنها شما را ندیدهاند! بنابراین بیاموزید که هر چه سریعتر خود را با محیط خانه تطبیق دهید.
رفتار صحیح مرد:
۱)
وقتی از محل کار خارج شدید، سطل زبالهای پیدا کنید، در کنار آن مکثی کنید
و همه افکار و مشکلات مربوط به کارتان را درون آن بیندازید! حالا وقت آن
است که ذهن پاکسازی شدهتان را به سمت خانه سوق دهید. برای خانه خرید کنید،
سعی کنید مناسبتهای امشب را به خاطر بیاورید (تولد، سالگرد ازدواج، یا
قرار میهمانی) میتوانید موقع انتظار پشت چراغ قرمز قوه تخیلتان را به کار
بیندازید و سری به خانه بزنید، به تکتک اتاقها سرک بکشید و افراد خانواده
را در حالیکه هر یک به کاری مشغول هستند، تجسم کنید. خلاصه هر کاری را که
فکر میکنید ذهنتان را به سمت خانه میکشاند انجام دهید، نگران نباشید:
فردا صبح به اندازه کافی وقت برای پرداختن به مسائل کاری خواهید داشت!
۲) انتظار
نداشته باشید هنگام ورود به خانه، همسرتان با یک دسته گل منتظرتان ایستاده
باشد. او نمیتواند همه کارهایش را کنار بگذارد و مدتها چشم به در بدوزد
تا شما وارد شوید.
۳)
هرگز، هرگز و هرگز کارهای عقب افتاده را به خانه نبرید. شاید این را بارها
شنیده باشید، اما مطمئن شوید که به آن عمل میکنید. فرصت کوتاه حضورتان در
خانه را از افراد خانواده و بهخصوص همسرتان دریغ نکنید.
۴)
از همسرتان بپرسید که آیا روز خوبی را پشت سر گذاشته یا نه. به حرفهایش
توجه کنید، اما در مورد کارهایش قضاوت نکنید. با او همدردی کنید، بگذارید
هر چه میخواهد گله و شکایت کند. از اظهار نظر بپرهیزید؛ مگر اینکه خودش
از شما بخواهد.
۵) از همسرتان تشکر کنید، این کار جادو میکند.
۶) برای اینکه شب خوبی در پیش داشته باشید طرحهای خلاقانه به کار ببرید. هر شب برای خوشحالی همسرتان کاری هر چند کوچک انجام دهید.
۷) اصلاً خوب نیست که به محض ورود به خانه، به تلویزیون بچسبید و یا پشت روزنامه پنهان شوید!
۸) و مهمتر از همه: حتماً هنگام ورود به خانه لبخند به لب داشته باشید، حتی اگر همه کشتیهایتان غرق شده باشد.
رفتار صحیح زن:
این
که موقع بازگشت همسرتان به خانه چه کاری انجام دهیداهمیت زیادی دارد. این
مسئله تعیین میکند که آیا شب خوبی را در کنار هم خواهید داشت یا نه و
تقریباً همه زن و شوهرها فقط همین چند ساعت شبانه را برای صحبت کردن و با
هم بودن فرصت دارند. پس بهتر است برای هر چه دلپذیرتر کردن آن دست به کار
شوید.
۱) همسرتان
ساعتهای طولانی را در محیط کار سپری کرده است. او برای انطباق با محیط
جدید، یعنی خانه نیاز به فرصت دارد. انتظار نداشته باشید به محض ورود،
بنشیند و درباره مسائل خانه با شما به بحث و گفتوگو بپردازد. معمولاً یک
فرصت ۲۰ تا ۳۰ دقیقهای کفایت میکند.
۲) به
حضور همسرتان در خانه اهمیت بدهید. هنگام بازگشت او را تحویل بگیرید. از
شما انتظار نمیرود هر شب با یک دسته گل منتظر ورود همسرتان باشید، گاهی
یک سلام و احوالپرسی گرم مؤثرتر است. به هر شیوهای که میتوانید یا بهتر
است بگویم به بهترین شیوه به او نشان بدهید که متوجه حضورش در خانه
شدهاید. به سریال مورد علاقهتان خیره نمانید. برای چند دقیقه از آشپزخانه
یا اتاق بیرون بیائید.
۳)
برای بازگشت همسرتان از قبل برنامهریزی کنید. کارهای مهم و نیازمند توجه و
دقت زیاد را پیش از این به اتمام برسانید. به خود فرصتی بدهید تا با
همسرتان بنشینید و یک فنجان چای بنوشید. زمان شام را طوری تنظیم کنید که
همه افراد خانواده دور هم باشید.
۴)
از همسرتان بپرسید که آیا روز خوبی را پشت سر گذاشته یا نه؛ اما از او
بازجوئی نکنید و از کنجکاویهای بیمورد و سئوالات بیش از حد بپرهیزید. در
مورد کارهایش قضاوت نکنید فقط گوش کنید؛ مگر اینکه خودش از شما اظهار نظر
بخواهد.
۵)
اول اخبار خوب را به او بگوئید. تا حد ممکن بدها را سانسور کنید. نگذارید
رویدادهای ناخوشایند و یا گله و شکایتها لحظات زیبائی با هم بودنتان را
تحت تأثیر قرار دهد.
۶) برای اینکه شب خوبی داشته باشید، طرحهای خلاقانه به کار ببرید. هر شب فکر تازهای بکنید تا زندگیتان تکراری و ملالتآور نشود.
۷) اصلاً خوب نیست که موقع ورود همسرتان به تلویزیون چسبیده باشید و یا در آشپزخانه پنهان شده باشید!
۸) و مهمتر از همه: حتماً هنگام ورود همسرتان به خانه لبخند به لب داشته باشید، حتی اگر کوهی از مشکلات بر دوشتان سنگینی میکند.
منبع : دلگرم